جشن ششمین سالگرد عقد مامان جون و بابا جون
سلام به روی ماه نگار گلم.خوبی عزیز دل مامان و بابا. اول از همه منو ببخش که اخیرا وبلاگتو دیر به دیر به روز میکنم، باور کن که ماشاءلله تو بزرگتر شدی و حسابی بازیگوش و بلا هستی که وقتی برای من باقی نمیزاری. اما امسال در کنار تو هشت آبان ششمین سالگرد عقد من و باباجون خیلی هیجان انگیز بود تو شمع کیک ( کیک شکلاتی دستپخت مامانت) رو خاموش کردی، دسته گلی رو که باباجون برام خریده بود اول از همه تو دستت گرفتی و خوشحالی کردی و خیلی به جشن کوچک سه نفرمون صفا بخشیدی.دختر گلم مثل همیشه میگم که دوستت داریم و خدا رو به خاطر داشتن تو هدیه الهی تا ابد شکرگزاریم و مثل همیشه از خدا میخوام که همیشه حافظ و نگهدارت باشه نف...